خونه موژان جون و کچل کردن من بدبخت!
سلامممممممممممم.من هستی هستم! یک دختر عمه گوگوجی دارم عشقمه♥بهش میگم جیجیک!ولی اسمش رهاست ومنم که از هر کی که خوشم ازش بیاد وگوگوجی باشه بهش میگم جیجیک!{کپی غزل همکلاسیم بهش میگم جیجیک .اینقدر که نازه}خخخخخخخخخخ
این جا هم که دیگه رفته بودیم خونه ی موژان جون و شماودخمل خالت دیانا و دختردختر عمت هلیا هم اونجا بودن کله بدبخت منو کچل کردین از شیطونی!
یکیتونو میگرفتم اون یکی دیگه دیوار راستو بالا میرفت .باز اونو میگرفت اون یکی دیگه.کلا با هم دست به یکی کرده بودین که رو مخم راه برین!ههههه
اینم از عکس های شما ودیانا .من عکس هلیا جونم رو داشتم اما نمیدونم چرا نمیومد.حالا بیخیالش:
و این جا که دیانا خانوم کلی شیطونی کرده بود تو رو با شال بنده گرفته بود بسته بود!
این جا هم دست گل به آب داده بودی نشسته بودی داشتش گریت در میومد!
سر این عکسه هم که من یکی مثل این از دیانا گرفته بودم کلی غرغر سرم که چرا از من نمیگیری!!!
اینم که از دیانا و هلیا تقلید میکردی زبونتو در میاوردی میگفتی عکس بگیر!واه!
تو هم که عاشق این قلبه شده بودی همش بغلت بود.
همه ی عکسا رو هم با دوربین از تو تبلتم گرفتم با کیفیت افتضاح!خخخخخخخ
از فردا هم امتحان های ترمم شروع میشه منم داره اشکم در میاد